Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4069 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
road clearance
U
تخلیه کردن جاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
road clearance
U
تخلیه جاده
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
divided highway
[American E]
U
شاهراه چند خطی
[جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
underpasses
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
underpass
U
مسیر جاده در زیر پل هوایی جاده زیرجاده دیگری
emerging traffic
U
جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
merging traffic
U
ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
road screen
U
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
service road
U
جاده کناری جاده سرویس
going
U
وضع جاده زمین جاده
evacuate
U
تخلیه کردن
draining
U
تخلیه کردن
disembarks
U
تخلیه کردن
disembarking
U
تخلیه کردن
disembarked
U
تخلیه کردن
disembark
U
تخلیه کردن
drained
U
تخلیه کردن
drain
U
تخلیه کردن
evacuates
U
تخلیه کردن
vacating
U
تخلیه کردن
evacuated
U
تخلیه کردن
to offload
U
تخلیه کردن
unloads
U
تخلیه کردن
unloaded
U
تخلیه کردن
unload
U
تخلیه کردن
evacuating
U
تخلیه کردن
drains
U
تخلیه کردن
vacate
U
تخلیه کردن
vacated
U
تخلیه کردن
vacates
U
تخلیه کردن
disembarkation
U
تخلیه کردن
to block and bleed
[valve]
U
مسدود کردن و تخلیه کردن
[دریچه]
[مهندسی]
degasify
U
تخلیه کردن گاز
evacuate
U
تخلیه مزاج کردن
defecate
U
تخلیه کردن شکم
to discharge goods
U
کالا را تخلیه کردن
evacuated
U
تخلیه مزاج کردن
exhausts
U
تخلیه کردن خروج
evacuates
U
تخلیه مزاج کردن
exhaust
U
تخلیه کردن خروج
diffusion
U
تخلیه کردن بافشار
evacuating
U
تخلیه مزاج کردن
defecated
U
تخلیه کردن شکم
defecating
U
تخلیه کردن شکم
defecates
U
تخلیه کردن شکم
diffusion
U
کم کردن از قدرت تخلیه فشار
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
To widen a road .
U
جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
clearance
U
پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
pull over
<idiom>
U
متوقف کردن ماشین گوشه جاده
priming
U
پر کردن یک پمپ یا لوله با اب به منظور تخلیه هوای داخل ان
balisage
U
مشخص کردن مسیر جاده باچراغهای راهنما
honey combing
U
روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
barricading
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricade
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricaded
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
barricades
U
سنگربندی کردن سد کردن جاده
to shift freight traffic from road to rail
U
حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
road distance
U
مسافت روی جاده یا مسافت طی شده از جاده
track clearer
U
جاده پاک کن جاده صاف کن راه صاف کن
blocking
U
سدکردن جاده دفاع غیر عامل مسدود کردن راه دشمن
wheel load
U
فرفیت بار یا تحمل وزن باندفرود در یک فرودگاه یامحوطه تاکسی کردن یا جاده اسفالت
aeromedical unit
U
یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
coronas
U
تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
corona
U
تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
sail
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
cargo outturn report
U
گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
steamrollered
U
باجاده صاف کن جاده را صاف کردن
steamrollers
U
باجاده صاف کن جاده را صاف کردن
steamrollering
U
باجاده صاف کن جاده را صاف کردن
steamroller
U
باجاده صاف کن جاده را صاف کردن
unstuffing
U
تخلیه
LSD
U
تخلیه
unloading
U
تخلیه
evacuate
U
تخلیه
exhausts
U
تخلیه
depletion
U
تخلیه
disembarkation
U
تخلیه
landing, storage, delivery
U
تخلیه
stripping
U
تخلیه
evacuation
U
تخلیه
exhaust
U
تخلیه
discharged
U
تخلیه
evacuates
U
تخلیه
evacuating
U
تخلیه
emptying
U
تخلیه
discharge
U
تخلیه
evacuated
U
تخلیه
discharges
U
تخلیه
quitting
U
تخلیه خانه
exhaust chute
U
ناودان تخلیه
discharge opening
U
مجرای تخلیه
discharge cock
U
شیر تخلیه
discharge opening
U
راهگاه تخلیه
depletion zone
U
ناحیه تخلیه
depletion barrier
U
ناحیه تخلیه
discharge nozzle
U
فواره تخلیه
discharge conveyor
U
نوار تخلیه
glow discharge
U
تخلیه تابناک
discharge currect
U
جریان تخلیه
depletion area
U
ناحیه تخلیه
discharge spout
U
ناودانه ی تخلیه
discharge resistance
U
مقاومت تخلیه
clearing out
[of a place]
U
تخلیه
[فضایی]
discharge recorder
U
تخلیه نگار
self maintained discharge
U
تخلیه ناوابسته
escape channel
U
مجرای تخلیه اب
glow discharge
U
تخلیه تابنده
discharge pressure
U
فشار تخلیه
electrostatic discharge
U
تخلیه الکتروستاتیکی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
surging discharge
U
تخلیه نوشی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه کورونا
non self maintained discharge
U
تخلیه وابسته
internal discharge
U
تخلیه داخلی
discharge gate
U
دریچه تخلیه
depletion layer
U
ناحیه تخلیه
discharge end
U
محل تخلیه
sluiceway
U
دهانه تخلیه
electron discharge
U
تخلیه الکترونها
abreaction
U
تخلیه هیجانی
drain cock
U
لوله تخلیه
corollary discharge
U
تخلیه تبعی
discahrge pipe
U
لوله تخلیه
discharge head
U
ارتفاع تخلیه
discharge chute
U
سرسره تخلیه
coefficient of discharge
U
ضریب تخلیه
site clearance
U
تخلیه کارگاه
area evacuation
U
تخلیه منطقهای
discharge of chips
U
تخلیه براده ها
quit
U
تخلیه خانه
discharge end
U
سمت تخلیه
roll-on/roll-off
U
بارگیری- تخلیه
evacuant
U
تخلیه کننده
cooling water discharge
U
تخلیه اب سرد
education pipe
U
لوله تخلیه
brush discharge
U
تخلیه جارویی
ozone depletion
U
تخلیه اوزون
catharsis
U
تخلیه هیجانی
battlefield evacuation
U
تخلیه پزشکی
medical recovery
U
تخلیه پزشکی
neural discharge
U
تخلیه عصبی
discharges
U
تخلیه بار
medical evacuation
U
تخلیه بیماران
medical evacuation
U
تخلیه پزشکی
flaming discharge
U
تخلیه مشتعل
medical evacuation
U
تخلیه بهداری
impulse discharge
U
تخلیه ضربهای
disruptive discharge
U
تخلیه جرقهای
sluices
U
دریچه تخلیه
lightning discharge
U
تخلیه اتمسفری
main discharge
U
تخلیه اصلی
discharge
U
تخلیه بار
bank sluice
U
دریچه تخلیه
oscillating discharge
U
تخلیه مواج
undulatory discharge
U
تخلیه مواج
high rate discharge
U
تخلیه شدید
discharge
U
تخلیه الکتریکی
blow off
U
شیر تخلیه
drain plug
U
پیچ تخلیه
discharges
U
تخلیه الکتریکی
relief well
U
چاه تخلیه
lightning discharge current
U
جریان تخلیه
electrical discharge
U
تخلیه برقی
sluice
U
دریچه تخلیه
air evacuation
U
تخلیه هوایی
discharge valve
U
سوپاپ تخلیه
tipper
U
تخلیه کننده
sluiced
U
دریچه تخلیه
depopulation
U
تخلیه جمعیت
discharging wharf
U
اسکله تخلیه
defecation
U
تخلیه شکم
discharge voltage
U
ولتاژ تخلیه
discharge velocity
U
سرعت تخلیه
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
dejecta
U
تخلیه مدفوع
rotary discharger
U
تخلیه گر گردان
discharger of a capacitor
U
تخلیه خازن
point discharge
U
تخلیه نقطهای
discharging berth
U
اسکله تخلیه
residual discharge
U
تخلیه مانده
chain of evacuation
U
سیستم تخلیه
roll on/roll off
U
بارگیری- تخلیه
debarkation net
U
تور تخلیه
evacuees
U
پرسنل تخلیه شده
local action
U
تخلیه موضعی باتری
dust exhaust
U
تخلیه گرد و خاک
y valve
U
شیر تخلیه روغن
unloading takes place in ...
U
بار در ... تخلیه می شود.
semi self maintained discharge
U
تخلیه نیم وابسته
sediment escape
U
ساختمانهای تخلیه و شستشو
tail escape
U
نهر تخلیه انتهائی
Recent search history
Forum search
1
Potential
1
strong
1
To be capable of quoting
1
set the record straight
1
Arousing
1
pedal pamping
1
construed
1
این نوشته(پرسش خود را ارسال کنید) درست روی بخشی که فرمان جست وجو می دهد می افتد و مانع پیدا کردن معنای کلمات می شود. چه باید کرد
1
meaning of taking law
1
Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com